question | réponse | |||
---|---|---|---|---|
ایده
|
||||
او چیزی در مورد کامپیوتر نمی داند
|
||||
آیا می دانید کلید من کجاست؟
|
||||
فردا باید برم اداره.
|
||||
Der Antrag" به زبان آلمانی به معنی "درخواست" یا "پیشنهاد" است. این کلمه معمولاً برای اشاره به مدارک یا فرمهایی استفاده میشود که برای تقاضای رسمی از یک سازمان، اداره، یا نهاد خاص ارائه میشود
|
||||
کارفرمایان باید حق بیمه تامین اجتماعی را بپردازند
|
||||
او نیاز به مجوز کار دارد تا بتواند در آلمان کار کند.
|
||||
مجوز کار
|
||||
او برای مجوز کار برای آلمان درخواست داده است.
|
||||
درخواست کرد
|
||||
افسر"
|
||||
تایید تایید
|
||||
" به فارسی به معنی "اداره"، "مقام"،
|
||||
آموزشگاه رانندگی
|
||||
خارجی
|
||||
" به فارسی به معنی "مشخص کردن"، "تشخیص دادن"، یا "پیدا کردن" است.
|
||||
" به فارسی به معنی "گرفتن" یا "در نظر گرفتن" است. این فعل در زبان آلمانی به صورت گسترده به کار میرود و میتواند در موارد مختلف معانی دیگری هم داشته با
|
||||
به تعویق افتاد
|
||||
قصد دارند
|
||||
عروس
|
||||
در تصویر یک لباس عروس می بینم.
|
||||
در تصویر یک لباس عروس سفید می بینم.
|
||||
داماد
|